علمی فرهنگی ورزشی
پنج شنبه 20 فروردين 1394برچسب:, :: 11:29 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

همیشه بحث های جالبی وجود داشته اند که می خواستیم در آنها شرکت کنیم. با خواندن این چگونه، بهتر شرکت کردن در بحث ها را خواهیم آموخت.


۱

چگونه به بحث آن گروه و یا افراد گوش دهید، هرگاه که مناسب بود، با بیان عقیده تان و یا ارائه پرسشی مرتبط، در بحث شرکت کنید. اگر دقیقا نمی دانید در چه موردی صحبت می کنند ولی صحبت هایشان برایتان جالب به نظر آمد، از آنها در مورد صحبت شان سوال کنید. البته دقت داشته باشید که گاهی، سوال کردن از دیگران در مورد موضوع صحبت شان آنها را ناراحت می کند، چرا که شما را عضوی از گروه خود نمی دانند. این مرزها را تشخیص دهید و سعی نکنید که به این صورت در بحث شرکت کنید.

۲
 

بهتر است که همیشه با یک نظر کوچک شروع کنید و صبر کنید تا دیگران نسبت به حرف تان بازخورد نشان دهند و سپس حرف های خود را ادامه بدهید.

۳
 

دقت کنید که اگر آنها در مورد چیزی صحبت می کنند که شما اطلاعی در آن باب دارید، بهتر است با ادب و طمانینه، دانش خود را انتقال دهید. بین حرف آنها نپرید تا حرف خود را به کرسی بنشانید. اگر موضوع را متوجه نشدید، از یکی از دوستان تان در گروه بخواهید تا آن را برایتان توضیح دهد.

نکات و هشدارها
 
تا مشخص شدن موضوع صحبت افراد گروه، در بحث شرکت نکنید.
 
قبل از ملحق شدن به بحث، از زبان بدن افرادی که صحبت می کنند، موضوع را حدس بزنید. ببینید آیا در حال آرام صحبت کردن هستند و یا معمولی صحبت می کنند. آیا صحبتی جدی است که باید آنها را تنها بگذارید و یا اینکه گروه از ورود شما به بحث استقبال می کنند. برای ماندن در بحث پافشاری نکنید و اگر احساس ناراحتی از دیکران دیدید، بحث را ترک کنید.
 
اگر افراد هم شما را در بحث شریک کنند، امکان دارد که بعضی اعضای گروه شما را پس بزنند. به آنها توجه نکنید. این مشکل خودشان است.
 
در بحث های شخصی و خصوصی دخالت نکنید.
 
بزرگترین قاتل مکالمه خودآگاهی است. نگران اینکه چیز احمقانه ای بگویید نباشید؛ این ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. بدترین چیز این این است که در موقعیت نامناسب حرف بزنید.


 

 



پنج شنبه 20 فروردين 1394برچسب:, :: 11:28 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

همه می خواهند که حرفایشان شنیده شود. هیچ اشکالی ندارد که عقاید و احساسات خود را با افراد دیگر در میان بگذاریم. البته بیان عقاید، زمانی که بیش از اندازه باشد، برای طرف مقابل آزاردهنده و یا خجالت آور خواهد بود. یکی از مهم ترین راه های یک دوست یا سخنور خوب بودن، خوب گوش کردن است. 
 
۱

چگونه راه حلی برای مشکل تان بیابید. اگر به این نتیجه رسیده اید که زیاد صحبت می کنید و می خواهید راهی بیابید تا از حرف زدن خود بکاهید، اینگونه فکر نکنید که “خب درسته، من مشکل دارم؛ ولی نمی تونم مشکلمو حل کنم”. اگر یادگرفتن مسائلی پیچیده، چون نواختن ساز، بازی کامپیوتری، آشپزی، باغبانی و کارهایی از این دست برای شما شدنی است، مطمئن باشید از پس این کار هم بر می آیید.

۲

به صورت هوشیارانه، برای بیشتر گوش دادن و کمتر حرف زدن، تلاش کنید. گوش دادن به این معنی است که به طرف مقابل و صحبتی که می کند، اهمیت می دهید. مردم یک شنونده خوب را همیشه می ستایند، چرا که جالب است بدانید که همه عاشق این هستند که از خودشان برای کسی دیگر صحبت کنند. هیچ موضوعی مهم تر و جالب تر از خودشان وجود ندارد که دوست داشته باشند در مورد آن صحبت کنند. به یاد داشته باشید که اگر به آنها اجازه صحبت دهید (سوالی بی انتها بپرسید، حرف او را قطع نکنید، با زبان بدن او تعامل داشته باشید و با او تماس چشمی داشته باشید) و البته سوالاتی که در این باب پیش می آیند از او بپرسید. خواهید دید که با صحبت کم، آنها شما را سخنوری زیرک و باهوش می پندارند. اغلب تصور می کنند که حرف زدن زیاد، نشان از زیرکی و سخنور بودن است. به عنوان مثال، اگر یک مهمان غذایی که یک تنه، نیمی از غذایی که برای چند نفر است را خودش بخورد، آیا شما او را مهمان خوبی قلمداد می کنید؟ مطمئنا او را مهمان خوبی نمی دانید و بیشتر او را بی ادب، خودخواه و کسی که مبادی آداب رفتار نمی کند، می دانید.

۳

تمام ساعات سکوت را لازم نیست پر کنید. این موضوع بیشتر در بین یک گروه از افراد اتفاق می افتد. مکث معمولا زمانی است که فرد دیگر در حال فکر کردن می باشد و البته ممکن است زمانی برای تاکید روی عبارتی خاص یا موضوعی باشد. بعضی ها اینگونه اند که زمانی را ساکت می مانند تا فکر کنند و بعد به سوال دیگر پاسخ دهند. اینگونه نیست که بین هر سکوتی باید شما صحبت کنید؛ با پریدن بین صحبت دیگران، رشته افکار آنان را پاره خواهید کرد. ۵ ثانیه صبر کنید و اگر دیدید که کسی صحبت نکرد، با ایراد یک پرسش، و نه نظر، دیگران را به حرف درآورید.

۴
 
لازم نیست همه موضوعات کم اهمیت حاشیه ای را در زمان توضیح مساله ای به زبان آورید. می توانید مثل یک سخنرانی دانشگاهی صحبت را شروع کنید و یا به جای آن، خلاصه ای از موضوع را ارائه دهید و یا اینکه پرسش مستقیم آنان را پاسخ دهید و منتظر بمانید و ببینید که آیا طرف مقابل، از شما اطلاعات بیشتری می خواهد یا خیر. اگر اطلاعات بیشتر بخواهند، از شما سوال می کنند. در غیر این صورت، حرف تان را با یک آها و یا تکان دادن سر، تایید خواهند کرد.

۵
 
یک مکالمه خوب مثل یک رالی به سمت عقب و جلو است. اگر کسی سوالی از شما پرسید (برای مثال، تعطیلات را چگونه گذراندی؟)، بعد از اینکه در مورد سفر و تجربه تان پاسخ دادید، باید به طور خلاصه و مربوط صحبت کنید. سپس شما همین سوال را (مثلا، شما چطور؟ قصد ندارین به مسافرت یا جایی برین؟ یا خب این از من، تعطیلات شما چطور بود؟ خانم بچه ها چطورن؟) از طرف مقابل بپرسید.

۶

بی دلیل اسمی را در مکالمه نیاورید. اگر دوست تان علی، در همسایگی شما را نمی شناسد، در مکالمه خود بگویید که همسایمون، علی و یا اینکه در جمله بعدتان، توضیحی درباره آن شخص بدهید. ذکر نام ناآشنا، شنونده را سردرگم می کند.

۷

آرام و شمرده صحبت کنید. امروزه با پیشرفت تکنولوژی، بیشتر افراد عادت به سریع حرف زدن پیدا کرده اند. بعضی ها هم وقتی خیلی تحت تاثیر قرار می گیرند، ممکن است سریع و یک نفس صحبت کنند و ممکن است فراموش کنند که مکالمه، صحبتی دوطرفه است. این یک خودخواهی محض است. باید به ذهن سپرد که آرامش خود را حفظ کن. نفسی عمیق کشیده و بعد خبر یا اطلاع جالبی را که می خواهید، به دوست تان منتقل بسازید. به طور خلاصه، قبل از حرف زدن، درست فکر کنید. راستش را بخواهید، قضیه خاصی که دارید تعریف می کنید، وقتی جالب خواهد بود که قبل آن درست فکر کنید و آن را آرام بیان کنید.

۸
 
اگر هیچ چیزی را یاد نگرفتید، لااقل یاد بگیرید که در میان صحبت دیگران نپرید. باید یاد بگیرید که چگونه در صحبت کردن نوبت دیگران را رعایت کنید و بین حرف آنها نپرید.

۹
 
علت و معلول را در نظر بگیرید. از خود بپرسید که چرا اینقدر پرگو هستید. آیا کمتر شنیده می شوید؟ آیا در کودکی نادیده گرفته شدید؟ آیا حس بی لیاقتی در خود می بینید؟ آیا همیشه از زمان عقب هستید و در صحبت کردن عجله می کنید؟ همیشه الگوی صحبت کردن خود را مانیتور (آنالیز) کنید. در صورتی که تند صحبت می کنید، کمی آرام تر صحبت کنید.

۱۰

یاد بگیرید که خود را به شیوه ای سرگرم کننده توصیف نمایید. می توانید موضوع را به صورت یک داستان بیان کنید تا برای طرف مقابل جالب به نظر برسد. مختصر و مفید بودن مکالمه تان یکی از نکات کلیدی در مکالمه است. هرچه مکالمه تان خلاصه تر باشد، می توانید بیشتر شنونده تان را بخندانید یا روی آن تاثیر بگذارید. 



پنج شنبه 20 فروردين 1394برچسب:, :: 11:22 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

 شوهر من خيلي كم حرفه، چه در جمع و چه وقتي كه با هم تنها هستيم. هميشه من بايد شروع كننده باشم و ايشان بسيار ساکت است و اهل گفتگو و ارتباط کلامي با من و ديگران نيست؟

براي پاسخ ، خوب است ابتدا سکوت کردن ايشان ريشه يابي شود.
 علت اين امررا در چند احتمال مي توان جستجوکرد، هر کدام از پاسخها به تنهايي ويا با هم مي تواند جواب مناسبي براي سؤال شما باشد.
 اما احتمالات :
 الف ) سکوت جزءشخصيت ايشان باشد.
 ب) سکوت به دليل ارزشهاي ديني است .
 ج) سکوت به دليل خواسته هاي ارضا نشده ايشان باشد.
 
بررسي احتمالات فوق:
 الف ) سکوت جزءشخصيت ايشان باشد: اگر چنين باشد به ياد داشته باشيد که کم حرفي شوهر خود را يک مشکل جدي نپنداريد؛ اگر کم حرفي جزو شخصيت اصلي ايشان باشد شما تا حدي بايد مدارا کنيد و اين را بدانيد که خصوصيتي که طي چندين سال در او شکل گرفته نبايد انتظار داشته باشيد که زود هنگام برطرف شود.
 ولي اگر کم حرفي جزو شخصيت کاذب ايشان باشد, اين مورد قابل بررسي است؛ كم‏حرفى و سكوت بيش از حد به تدريج از انسان يك موجود عبوس و منزوى مى‏سازد همان طورى كه پرحرفى مذموم است سكوت بي ‏مورد نيز مذموم مى‏باشد.
برخى با عنوان كم‏حرفى و سكوت، از ارتباط با ديگران احتراز مى‏كنند و كم‏كم به انزوا كشيده مى‏شوند؛ در حالى‏ كه سخن گويي و لطافت کلام لازمه همكارى و تعاون، برخورد گرم و صميمى با ديگران است.
 سکوت مثبت و منفي:
 در محافل و برخوردها آن سكوتى ممدوح است كه برخاسته از تسلط بر نفس و براى پرهيز از اتلاف وقت ديگران و پرحرفى باشد؛ به عبارت ديگر دو نوع سكوت داريم: سكوت از روى قدرت و سكوت از روى عجز و آن سكوتى ممدوح است كه از روى قدرت باشد نه از روى عجز و ناتوانى.
 در حديثي از حضرت على(ع) آمده است: «لا خير فى الصمت عن الحكم كما انه لاخير فى القول بالجهل؛ آنجا که بايد سخن درست گفت، در خاموشي خيري نيست، چنان که در سخن ناآگاهانه نيز خيري نخواهد بود» (نهج‏البلاغه، كلمات قصار 173).
 حضرت امير در جايى ديگر با صراحت فرموده‏اند: «تكلّموا تعرفوا؛ حرف بزنيد تا شناخته شويد ( زيرا مرد زير زبانش پنهان است)»، (همان، 3845).
 
ب) سکوت به دليل ارزشهاي ديني است .
 درست است که از نظر دين اسلام کم حرفي و سکوت در موارد غير لازم, کاري پسنديده است تا جايي که امام صادق عليه السلام فرموده اند انسان مؤمن ماداميکه ساکت است بعنوان شخص نيکو کار نزد خداوند تلقي مي شود, ولي هنگاميکه سخن مي گويد ممکن است نيکو کار و يا گناه کار (بواسطه گناهان کلامي) قلمداد شود, ولي اگر انسان در جايي که بايد از حق دفاع کند و يا گمراهي را هدايت نمايد و مانند آن, سکوت نمايد, گرفتار ضد ارزش شده و دچار خسارت و زيان مي گردد.
 پس بايستى سخنان را طبقه‏بندى كرد و در موارد لزوم سخن گفت و در موارد غيرضرورى نيز از سخن باز ايستاد؛ مثلاً اگر سخن گفتن براى هدايت كسى يا براى ابراز محبت به همسر و فرزند باشد، بسيار نيكو است. هم‏چنين احوال‏پرسى از ديگران و...؛ ولى اگر سخن لغو و بيهوده و يا خداى ناكرده مشتمل بر گناه باشد، در اين صورت بايستى از آن پرهيز كرد.
 سعدي نيز در اين باب سروده است: اگر چه پيش خردمند خامشي ادب است -- به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشي.
 دو چيز طيره عقل است: دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشي.
 و نيز گفته است: سخن گرچه دلبند و شيرين بود -- سزاوار تصديق و تحسين بود.
 چو يکبار گفتي، مگو باز پس -- که حلوا چو يکبار خوردند، بس.
 
شما مي توانيد اين نکته را به شوهرتان القا نماييد که يکي از راه هاي شادزيستي در خانواده, صحبت و گفتگو و حرف زدن هاي سالم اعضاي خانواده مي باشد و بگوييد از لحاظ ديني هم، شاد نمودن خانواده خيلي پر ارزش است قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ بَعْدَ الصَّلَاةِ إِدْخَالُ السُّرُورِ فِي قَلْبِ الْمُومِنِ بِمَا لَا إِثْمَ فِيه(المناقب، ج4، ص 75) رسول خدا فرمودند: با فضيلت ترين اعمال بعد از نماز ,وارد کردن خوشحالي در دل مومن بوسيله چيزي که در آن گناه نيست مي باشد.
 
ج) سکوت به دليل خواسته هاي ارضا نشده ايشان باشد.
در نظر داشته باشيد اگر سکوت شوهر, ريشه در ناکامي هاي خاص در زندگي زناشويي باشد؛ لازم است توجه دوباره اي به حقوق و وظايف متقابل زن و شوهر بنماييد .
 ما به برخي از اين وظايف اشاره مي نماييم:
 - حفظ حريم و احترام و خوش رفتارى با هم.
 - تامين نياز جنسى و روحي و رواني همديگر.
 - اجتناب از سوء ظن‏هاى بي مورد.
 - پرهيز از تندخويي، بدزباني درشت گفتاري، ترشرويي و سرسنگين بودن در برابر يکديگر.
 - تحقيرنكردن يکديگر و همين طور خويشان و بستگان همديگر.
 - تندخويى و گاهى بداخلاقى همديگر را تحمل نماييد.
 - گذشت را پيوسته در نظر داشته باشيد.
 - هرگز به يکديگر دروغ نگوييد و صداقت، امانت، فداكارى رارعايت کنيد.
 - با تمام توان از ميهمانان يکديگر پذيرايى کنيد .
 - عيوب يکديگر را پيش هيچ كس بازگو نكنيد و به رخ هم نكشيد.
 - در حق همديگر دعا كنيد و از خداوند بخواهيد كه در كارها موفقتان بدارد.
- ابراز علاقه و عشق كردن در تمام مدت زندگى به هم؛ در مناسبت هاي مختلف به يکديگرهديه بدهيد. (هر چند ارزان قيمت)
- بدون اجازه شوهر در مال او تصرف نکنيد.
- بدون اجازه و توافق شوهر از خانه بيرون نرويد.
- توجه داشتن به مسائل محرم و نامحرم هم در نزد شوهر و هم در غياب او.
- خود را فقط براى شوهرتان آرايش كنيد.
- هيچ‏گاه از مردان ديگر نزد او تعريف ننماييد.
- سطح توقعات و انتظارات خود را با ميزان درآمد شوهر تنظيم كنيد و از او چيزي كه توان تهيه آن را ندارد نخواهيد و دائما مردان ديگر را در اين زمينه به رخ او نكشيد.



پنج شنبه 20 فروردين 1394برچسب:, :: 11:16 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد

 

در اينجا ما بحث آداب را صرفاً در دو قسمت مي آوريم. قسمت اول تحت عنوان «چه بگوييم و چه نگوييم» و قسمت دوم تحت عنوان «چگونه بگوييم و چگونه نگوييم»

قسمت اول: چه بگوييم و چه نگوييم

پيش از آنکه خطيب بر کرسي سخن مستقر گردد بايد بداند در اين مجلس چه مي خواهد بگويد و محتواي سخنش چيست؟ چه مواردي از آيات و ورايات، تواريخ و رويدادها، اشعار و امثال و ديگر مطالب را به کار خواهد برد.

شناخت هدف، خطي مشي سخنران را تعيين مي کند، به وي قدرت روحي و اطمينان خاطر مي بخشد، سلطه معنويش را افزايش مي دهد، او را از نگراني و پريشان گويي مصون مي دارد، با فکري آرام و خالي از تشويش مسير سخن را مي پيمايد، دچار پراکنده گويي نمي شود و در سخنان خويش از اين شاخه به آن شاخه نمي پرد. برعکس، سخنراني که هدف خود را تعيين ننموده و نمي داند در مجلس چه مي خواهد بگويد و چه مواردي را به کار مي برد، فکري ناآرام و ضميري مشوش دارد، او مانند کسي است که مي خواهد چشم بسته راه برود و در هر قدم نگران و مضطرب است. نمي داند به کجا مي رود، راهش به چه نقطه اي منتهي مي گردد و با چه لغزشهايي مواجه مي شود.1

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند:

فکرتم تکلم تسلم من الزلل 2

اول فکر کن آنگاه سخن بگوي تا از لغزشها سالم و محفوظ بماني

طبق اصولي که بيان شد ما مجاز نيستيم هر سخني را بر زبان آوريم. ما در سخن گفتن محدوديت داريم يعني هر کاري که بخواهد خوب انجام شود پر از ضابطه و قانون خواهد شد. براي طراحي يک ساختمان و ساختن آن ما ضوابط و معيارهاي زيادي در نظر مي گيريم. نساختن آن يا تخريب آن که احتياج به ضابطه و قانون ندارد. نيک سخن گفتن نيز چون قرار است نيک سخن گفتن باشد نه بد صحبت کردن احتياج به قواعد و مقرراتي دارد که به برخي موارد آن اشاره مي کنيم.

الف: آنچه که حق است بگوييم و از غير حق بپرهيزيم:

نبايد زبان گشوده شود جز به حق گفتن و هر آنچه غير حق بگويد مذموم و ناپسند است و سکوت به مواقع آن صدها بار از صحبت کردن بهتر مي باشد. در اين قسمت و دو قسمت ديگر براي روشن شدن مطلب، مواردي که سخن گفتن در مورد آن ناپسند است گفته مي شود تا با حذف آنها از کلام خود، سخنور مؤدبي در جمع باشيم.

1) دروغ گفتن

مـرد بـايد که راست گو باشد ور بـبـارد بـلا بـر او چو تگرگ

نام مردي بر او دروغ بود کش نباشد به راست گفتن برگ

راستي را تو اعتدالي دان که از او شاخ خشک گيرد برگ

سخن راست گو مترس که راست نـبـرد روزي و نـيـارد مـرگ 3

يکي از زشت ترين صفات اخلاقي و مفاصد کلامي، دروغ مي باشد تا آنجا که خود دروغگويان آن را نمي پسندند و از هر کس بشنوند زشت مي دانند.

قتل الخراصون 4

کشته باد دروغگويان

اين آيه نشان دهنده شدت زشتي دروغ و تنفر خداوند از دروغگويان مي باشد زيرا آنها به بدترين نحو خيانت در امانت مي کنند منظور زباني است که به امانت به انان سپرده شده و استفاده نابجا از آن بي انصافي و ناسپاسي است. البته بايد از هر نوع دروغي چه کوچک باشد و چه بزرگ، جدي باشد يا شوخي، بپرهيزد. چون کسي که به دروغ هاي کوچک مبتلا شود مي تواند دروغ هاي بزرگ را نيز بگويد.

زشتي دروغ به حدي است که خداي متعال در کوچک و بزرگ آن با هيچ کس مسامحه نمي کند و از احدي نمي پذيرد.5

2) تهمت

هر کس که پشت سر شخصي از او چيزي بگويد که در او نيست به او بهتان زده.

وقتي کسي مورد تهمت قرار ميگيرد، آبرويش مي رود، و تا بخواهد از خودش دفاع کند بسيار طول مي کشد در اين فاصله در جمعي که با آنها زندگي مي کند خوار و خفيف مي شود و چه زشت و قبيح است اين گونه سخن گفتن و آزار دادن مردم.

3) دشنام و ناسزاگويي

اگر ما قبول کرده باشيم که هدف از سخن گفتن و نيک سخن گفتن اين است که انسانها به هم نزديک شوند و به هم احترام گذارند و فضاي رشد برايشان فراهم شود شخصيت انسان برايشان مهم باشد و انسان بودن صرف نظر از همه اوصاف آن ارزشمند باشد به راحتي قبول خواهيم کرد که فحاشي، هتاکي، دشنام و ناسزاگويي همچون سم مهلکي است که روابط انسانها را از بين مي برد. در قرآن بزرگترين گناه شرک است و گناهکارترين انسانها مشرکين هستند اما ما حتي حق نداريم به مشرکين دشنام دهيم يا فحاشي کنيم.

و لا تسبوا الذين يدعون من دون الله

به (معبود) کساني که غير خدا را مي خوانند دشنام ندهيد

وقتي ما نسبت به دشمنان خدا حق هتاکي نداريم، حساب بقيه مشخص است و متأسفانه چقدر ما راحت حرمت انسانها را مي شکنيم فقط به خاطر اينکه مطابق ميل ما رفتار نمي کنند.

ب: آنچه که مهم است بگوييم و به غير مهم نپردازيم:

عمدتاً انسانها زياد حرف مي زنند و ممکن است از هر ده حرفشان يک حرف آنها به جا و لازم باشد، انسان تا جايي که ممکن است بايد از گفتن حرفهاي اضافه بپرهيزد، يکي از مواردي که ما بين ما شايع است همين بيهوده گويي مي باشد که به شرح آن مي پردازيم.

1. بيهوده گويي و زياده گويي:

وقت را مي توان ساعتها در خيابان هدر داد، پول را مي توان بيهوده خرج کرد و آب را مي توان بيهوده مصرف کرد. ساعتها نيز مي توان حرف زد بدون اينکه دو کلمه حرف حساب در آن باشد. اگر نگاهي به صحبتهاي خود بکنيم مي بينيم که بيشتر حرفهاي ما انسانها بيهوده است اما چگونه مي توان تشخيص داد سخني لغو است يا خير. کافيست از خو بپرسيم آيا اين حرفهايي که زده شد اگر گفته نمي شد تفاوتي ايجاد مي کرد؟ آيا اين سخنها معرفت جديدي را براي انسانها ايجاد کردند؟ آيا اين صحبت ها باعث بروز خيرات شدند؟ آيا اين حرفها فايده و نتيجه اي هم داشتند.

خلاصه اگر سخنان خود و ديگران را ارزيابي کنيم خواهيم ديد چقدر سخنان بيهوده روزانه از دهانمان خارج مي شود که هيچ تأثيري ندارد.

و اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه و قالوا لنا اعمالنا و لکم سلام عليکم لا نبتغي الجاهلين

و هرگاه سخن لغو و بيهوده بشنوند از آن روي برمي گردانند و مي گويند اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن خودتان، سلام بر شما، ما خواهان جاهلان نيستيم.

اينها به سخنان بيهوده گوش فرا نمي دهند و با آنان که نادانان و بيهوده گو هستند بيهوده مجادله نمي کنند. بدون اتلاف وقت و طعنه و استهزاء با گفتار سلام مي گذرند. کساني که از چشمه زلال و هميشه جاري مهر و لطف الهي بهره برده اند و هرگز کار و گفتارشان بدون هدف نخواهد بود همواره نتيجه اي مفيد و مناسب در نظر دارند تمام گفته ها و حرکات و سکنات ايشان نه تنها باطل و بي نتيجه نيست با تذکر و توجه به خداي متعال بسيار ارزشمند و سودرسان است و حتي از افکار پوچ و بيهوده هم پاک و پيراسته اند.8

امام علي عليه السلام مي فرمايند:

اياک ان تذکر من الکلام ما يکون مضحکاً و ان حکيت ذلک عن غيرک 9

از گفتن سخني که پوچ و بيهوده است برحذر باش هر چند آن را از ديگري نقل کني.

از گوش دادن به سخنان بيهوده ، از گفتن آن و نقل قول ديگري بپرهيزيم.

ج: آنچه که مفيد و صلاح است بگوييم و غير آن را بيان نکنيم:

1) غيبت

اگر صفتي در کسي وجود داشته باشد و مردم از آن بي اطلاع باشند در غياب شخص به ديگران گفته شد به طوري که آن فرد ديگر و غمناک شود غيبت است. البته صفات زشت شخص که از نظر خداوند هم قبيح مي باشد و در ملأ عام انجام گيرد اگر به قصد سوء مثل عيبجويي و سرزنش نباشد غيبت نخواهد بود. در سوره حجرات آياتي داريم که به صراحت از زشتي غيبت سخن مي گويند:

و لا يغتب بعضکم بعضا ايحب احدکم ان يأکل لحم اخيه ميتا فکرهتموه و اتقوا الله ان الله تواب رحيم 10

و بعضي از شما از برخي ديگر غيبت نکند آيا يکي از شما دوست مي دارد که گوشت برادر مرده اش را بخورد که از آن تنفر داريد و از خدا پروا کنيد که بي شک خداوند توبه پذير و مهربان است.

غيبت نوعي بازي با شخصيت است، بازي حيثيت و آبروي انسانهاست. انسان اشرف مخلوقات است و حفظ اعتبار و شخصيت وي از سوي ديگران از واجبات مسلم و دستورات مؤکد اسلام است، با توجه به آيه کدام يک از ما مي پسنديم که گوشت برادر مرده خود را بخوريم؟ حتي انسانهاي پليد و ناجوانمرد هم جرأت چنين کاري را ندارند پس چرا غيبت کنيم؟ 11

آيا صحيح است به جاي اينکه دلي را شاد کنيم، با حرفهايمان زمينه هاي اندوه آن را فراهم کنيم. علامه مجلسي در باب غيبت شرح جالبي دارد که با هم مي خوانيم، غيبت اين است که پشت سر کسي حرفي بزند که اگر آن را بشنود غمگين شود، به شرطي که مستور و آبرومند باشد، اگر اين بدگويي راست باشد غيبت و اگر دروغ باشد بهتان است. اين معني لغت غيبت است، ولي غيبت در نظر شرع منظور ياد کردن انسان معيني است به هر چيزي که بد مي داند به او نسبت دهند با اينکه در او هست و در عرف هم نقص او محسوب مي شود. با قصد بدگويي و نکوهش او، به وسيله ي زبان باشد يا با اشاره و کنايه، تصريح کند يا گوشه دهد و اگر شخصي را معين نکند، غيبت نيست، مثل بدگويي کردن از يک نفر از هر شهر يا بلد. شيخ بهايي فرموده: اگر از يکي از دو نفر به طور نامعلوم بدگويي کند آن هم غيبت است، مثل اينکه دو نفر قاضي در شهر باشد و او بگويد يکي از آن دو نفر فاسق است.

اگر در حضور طرف بدش را بگويد غيبت نيست اگرچه حرام است از نظر آزاري که به او رسانده، مگر به قصد پند و اندرز و اگر در مقام نهي از منکر بد کسي را بگويد، غيبت حرام نيست.12

2) عيبگويي و عيبجويي

طعنه زدن يکي از مردم آزارترين آفات زبان و گفتار است. شايد کمابيش همه انسانها داراي عيوبي باشند ولي اگر تنها به عيوب آنها توجه شود و علت اظهار کردن آن از طريق ديگران لطمه زدن به شخصيت آنها باشد اين مسئله موجب دلسردي و کدورت و جدايي بين انسانها مي شود.

عيبجويان کينه ها افزون کنند سينه ها پر آتش و پر خون کنند

فردي که تنها عيوب ديگران را مي بيند و زيباييهاي باطني و ظاهري شخص را نمي بيند مسلماً ً صاحب نظر نيست و نمي شود در امور با او مشورت کرد. او لياقت هم صحبتي را ندارد و هرگز صلاحيت مديريت را نخواهد داشت چراکه از ديدن واقعيت عاجز است.13

ويل لکل همزه لمزه 14

واي بر حال هر شخص بسيار عيبجو و طعنه زن

اين عمل به هر صورتي که باشد زشت و ناپسند مي نمايد چه مي خواهد آشکار باشد يا پنهان و اشاره اي، چه در جمع باشد يا به طور تنهايي. البته اثرات سوء آن در ميان جمع بيشتر است. چون وقتي عيب کسي را در جمع بيان کردي بقيه نيز متوجه عيوب او مي شوند و نظراتشان در مورد او تغيير منفي مي کند. اينجاست که آدم عيبجو بايد جوابگوي اثرات و آثار لطمات وارده به شخص بايد باشد.

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند:

شر الناس من کان متتبعا لعيوب الناس عميا عن معايبه 15

بدترين مردم کسي است که عيب هاي مردم را بررسي کند و جستجو نمايد در حالي که از عيوب خويش غافل است

3) سخن چيني

از ديگر چيزهايي که به هنگام صحبت کردن از آن بايد پرهيز کرد سعايت و نمامه گويي است، زيرا تأثيرات مستقيم اين امور ايجاد عوامل بدبيني و دشمني بين انسانها است. اعتماد و اطمينان را از بين مي برد.

مولا اميرمؤمنان علي عليه السلام مي فرمايند:

شرارکم المشاؤون بالنميمه المفرقون بين الاحبه المبتغون للبراء المعايظ 16

بدترين شما کساني هستند که بسيار در پي سخن چيني بوده، جدا کننده دوستان پاکدامن مي باشند

فرد سخن چين نه تنها به کسي که از او نمامي مي کند خيانت و ستم مي کند، بلکه به کسي که پيش او از ديگري سعايت مي کند نيز خيانت مي کند.

هر که عيب دگران پيش تو آورد و شمرد بي گمان عيب تو پيش دگران خواهد برد

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند:

الساعي کاذب لمن سعي اليه ظالم لمن سعي عليه 17

سخن چيني نسبت به کسي که براي او سخن چيني مي کند دروغگو و نسبت به کسي که از او به ديگري سخن چيني مي کند ستمگر است.

4) سنجيده گويي

بدحرف زدن، زشت گويي، تندي در گفتار، هتاکي و بي حرمتي از آفات کلام به شمار مي آيد. بسياري از دوستي هاي ديرين و روابط صميمي، گاهي به خاطر کلامي نسنجيده و اهانت آميز و تحقير کننده يا دل آزار، بر هم مي خورد.

اگر جواب «هاي»، «هوي» است جواب سخن مؤدبانه هم پاسخ احترام آميز است.

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند:

اجملوا في الخطاب تسمعوا جميل الجواب 18

زيبا سخن بگوييد و خطاب کنيد تا جواب زيبا هم بشنويد.

پس بايد تمرين کرد هر حرف را نزد، تازه بعضي از حرف ها هم بي اساس و شايعه است و بازگو کردن آنها نوعي دامن زدن به شايعات دروغ است و اين گناه به شمار مي رود به آلوده شدن فضاي جامعه مي انجامد.

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند:

لا تحدث الناس بکل ما تسمع 19

هر چه را مي شنوي براي مردم بازگو مکن

براي چه انسان حرفهايي بزند که هم وقت خودش را بگيرد و هم وقت ديگران را هدر دهد. يکي از گناهان انسان، سرگرم شدن و لعب در دنيا است، لعب اين است که انسان فقط وقت گذارني کند. بدون آنکه چيزي عايدش شود و يا به ديگران چيزي برساند. مواردي که مفيد و صلاح نيست که انسان آنها را بگويد توضيح داديم. چه خوبست که همه آدمها به وقت مناسب با تقدير و تشکر از يکديگر و تعريف به جا و ابراز دوستي و دوست داشتن نسبت به يکديگر روابطشان را مستحکم تر و پايدارتر کنند.20

قسمت دوم: چگونه بگوييم و چگونه نگوييم

همانطور که خطيب قبل از آغاز سخن لازم است موارد مورد بحث خود را در نظر بگيرد و بداند در اين مجلس چه مي خواهد بگويد، همچنين لازم است موارد به نظر گرفته را در ذهن خود تنظيم کند، بدانيد سخن را از کجا شروع کند، هر يک از موارد مورد بحث را در کجا و چگونه بکار برد و سخن را در کجا ختم نمايد و تنظيم محتويات بحث در ذهن از جمله مسائل مهم در فن سخن است.

به عبارت ديگر مطالب مورد بحث براي سخن به منزله سنگ و سيمان و آهن و ديگر مواد براي ساختمان است و تنظيم مواد سخن همانند بکار گرفتن هر يک از مصالح ساختماني در جاي خود، ساختمان متناسبي را تأسيس مي کند و خطيب توانا نيز از مواد جمع آوري شده در ذهن خطابه جالبي را به وجود مي آورد.21

الف) طرق مختلف بيان يک مطلب

ما در سخن گفتن ابتدا مفهومي را در ذهن داريم سپس آن را بر زبان مي آوريم. اما براي بيان يک مفهوم طرق بسيار زيادي وجود دارد. ما يک مطلب را به دهها روش مي توانيم بازگو کنيم. مثال مشهوري که زده مي شود تنوع بيان درامر به نشستن است. شما اگر بخواهيد به يک نفر که ايستاده است امر به نشستن کنيد به بيانهاي مختلف مي توانيد منظور ود را بيان کنيد. به اين مثالها توجه کنيد. «بنشينيد». «خواهش مي کنم بنشينيد»، «اگر ممکن است لطف بفرمائيد و بنشينيد»، «استدعا دارم که بفرمائيد بنشينيد»، «از اينکه شما ايستاده ايد من معذب هستم، خواهش مي کنم بفرمائيد بنشينيد». اينها هم بيانگر يک عمل فيزيکي است. گذشته از آن مي توان اين بيانها را نيز آورد: «بنشين». «چرا ايستاده اي بنشين ديگر»، «زود باش بنشين» مي بينيد که براي القاء يک مفهوم ما مي توانيم ده نوع بيان و بلکه هم بيشتر داشته باشم. اما گذشته از اينکه نوع کلام مهم است لحن کلام و احساسي که پشت کلام خوابيده است نيز اهميت دارد.

انسانها مشکل ارتباطي زيادي با هم دارند و بيشترين مشکلات ريشه در کيفيت و نحوه بيانشان دارد خيلي از روابط انسانها به اين دليل تيره و تار مي شود که افراد حرفهاي صحيح و خوب را به خوبي بيان نمي کنند. خيلي ها بدون اينکه در ابتدا دشمني و کينه از هم داشته باشند چون به خوبي با هم صحبت نمي کنند از هم دور مي شوند و با هم مشکل پيدا مي کنند.

برخي روانشناسان براي خوب صحبت کردن توصيه هايي دارند که به بيان چند مورد آن که در باب آداب گفتگو آمده است مي پردازيم:

1) با طرف مقابل خود هماهنگ شويد: در فضاي فکري طرف مقابل قرار بگيريد، بفهميد او دقيقاً از چه چيزي ناراحت يا خوشحال است. اگر مي دانيد او فقط نياز به همدردي دارد و فعلاً مشاوره و راهنمايي کارساز نيست حرفهاي او را به گونه اي تصديق کنيد و در فرصت مناسب با احتياط اشکالات او را بگيريد. با شناخت صحيح از طرف مقابل مي توانيد بفهميد او چگونه آدمي است و از چه چيزهايي خوشحال و غمگين مي شود.

2) با علاقه گوش کنيد: به طرف مقابل اين اطمينان را بدهيد که حرفهايش را با علاقه گوش مي دهيد. اگر طرف مقابلتان خواهر يا مادر و يا همسرتان است وقتي او حرف مي زند با تکان دادن سر و گفتن کلماتي همچون آره، راستي، عجب و... به او اين را بفهمانيد که به حرفهايش گوش مي دهيد و اگر طرف مقابل مردي از اعضاي خانواده تان است بنابر اقتضاي سني او با سکوت و گاهي همراهي در کلام و ستايش او در انجام کارهايش و بهتر جلوه دادن او به او اين اطمينان را بدهيد که همراه او هستيد و با علاقه به صحبتهايش گوش مي دهيد.

3) از قطع صحبت خودداي ورزيد: قطع صحبت از طرف شنونده در گوينده اين حس را ايجاد مي کند که به حرفهايش بها داده نمي شود. با کمي سياست اين مشکل قابل حل است. گوينده خويشتنداري کند و با خود فکر کند که شايد قطع صحبت از طرف شنونده خيلي ساده مربوط به طرز صحبت او باشد و همچنين شنونده سعي کند به انتظار پايان صحبت گوينده باشد و صبر کند.

4) سؤالات خود را ماهرانه مطرح کنيد: بعضي ها راحت ارتباط برقرار نمي کنند، صحبت با آنها کوتاه و بي نتيجه است. با طرح سؤال مناسب مي توان صحبت را با آنها ادامه داد. کسي که جواب سؤال ها را کوتاه مي دهد بايد با سؤال ديگري که در مورد آن نظرات خاصي دارد مورد خطاب قرار گيرد. اينجا بايد ماهرانه سؤال کرد و سؤالات چرايي را کنار گذاشت. مثلاً پدر به جاي اينکه از فرزندش- که دير از مدرسه آمده- بپرسد؟ چرا دير آمدي؟ اگر بپرسد در مدرسه چه خبر، بهتر است و اگر جواب کوتاهي شنيد مي تواند دوباره بپرسد راستي فلان دوستت چطور است يا امروز امتحانت را چطور دادي و... در اينجا فرزند به صحبت مي آيد و ارتباط نيز بهتر مي شود.

5) سياست و نزاکت به خرج دهيد: صحبتهاي جدي را از شوخي جدا کنيد و سياستمدارانه به گفتگويتان جهت دهيد.22

ب: راهنمايي قرآن در کيفيت گفتگو

قرآن کريم دستور مهمي براي کيفيت صحبت کردن مي دهد:

و قل لعبادي يقولوا التي هي احسن ان الشيطان ينزع بينهم ان الشيطان کان للانسان عدوا مبينا

اي محمد بندگانم را بگو که هميشه سخن بهتر را (در مقام تکلم) بر زبان آريد (و هرگز حرف زشت مگوييد) که شيطان چه بسيار (به يک کلمه زشت) ميان شما دشمني و فساد برمي انگيزد. دشمني او با آدميان واضح و آشکار است.

خداوند مي فرمايد تا مي توانيد با هم خوب صحبت کنيد. اين دستور غير از سخن خوب گفتن است، بلکه دستور به خوبي صحبت کردن است. اما چرا تا اين حد به کيفيت در لحن و اداي کلمات اهميت داده شده است. ضرب المثل معروفي است که مي گويد: «يک سيب را اگر به هوا پرتاب کني ده ها چرخ مي زند تا به زمين برسد» مفهوم اين ضرب المثل از طرفي ممکن است اين باشد که نمي توان پيش بيني کرد که سيب با چه کيفيتي به زمين اصابت مي کند.

در سخن نيز ما با چنين وضعيتي روبرو هستيم. وقتي کلامي از زبان ما خارج مي شود تا به گوش شنونده برسد و او آن را دريافت بکند و تحليل کند، دهها احتمال تحليل سخن وجود دارد. ما همچنانکه با توجه به سيستم فکري خود مسائل را از ديد خود و از برداشتهاي فکري خود نگاه مي کنيم ديگران نيز همينطور هستند.

ما نمي توانيم ديگران را مجبور کنيم يا حتي از آنها بخواهيم که دقيقاً مثل ما فکر کنند و جملات ما را آن طور که منظورمان است تفسير کنند.

ج) هويت يافتن کلام

کلامي که از زبان خارج مي شود ديگر تحت سلطه ما نيست، و داراي يک وجود و هويت مستقل مي شود بنابراين افراد حق دارند که با آن رابطه برقرار کنند و از آن برداشتهاي متنوعي داشته باشند. شم ممکن است دوستتان را بخواهيد صدا بزنيد و از کلمه «آهاي» استفاده کنيد. شايد منظور شما فقط خطاب کردن او باشد اما کلمه «آهاي» را مي توان برداشتهاي متعددي کرد. دوستتان حق دارد که با خود بگويد آيا او مي خواست مرا تحقير کند؟ چرا مرا به اسم خودم خطاب نکرد؟ آيا براي من ارزشي قائل نيست؟

اين برداشتها از کلمه «آهاي» کاملاً منطقي است و فرد گوينده نمي تواند اثبات کند که منظوري نداشته است. اگر او منظوري نداشته است پس چرا صرفاً اسم دوستش را خطاب نکرده تا راههاي برداشتهاي متعدد و منفي را مسدود نمايد.

انسانها بيشتر از اينکه در دنياي واقعي باشند با ظن و گمان زندگي مي کنند و اين را مي شود گفت يک خصلت براي انسانهاست که در دنياي واقعي زندگي نمي کنند و دنيا را از ظن و گمانهايشان مي شناسند ولي خودشان فکر مي کنند واقعيت ها را مي بينند و واقع بينانه زندگي مي کنند، خيلي از چيزهايي که ما در ذهن داريم ساخته هاي ذهني خودمان است و به عبارتي ديگر دنيا را از دريچه نگاه خودمان مي بينيم. ديگران نيز همين طورند. بنابراين انتظار معقولي نيست که ديگران همان برداشتي از صحبت ما را داشته باشند که خودمان آن را لحاظ کرديم.

اين همان، تصور طرفين از معاني جملات است. داريم که بيش از نيمي، افکار انسانها، افکار ظن و گمان است. اگر کسي از يک فيلم تقليد مي کند و حرف زدنش مانند آنها مي شود فکر مي کند کار صحيحي انجام مي دهد يا اگر خاني آرايش مي کند گمان مي کند زيباتر شده و بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد. حال فکر مي کنيد اين حالتها واقعي است يا ظني و گماني؟ مسلماً ظن و گمان.

منظور از توضيح مطالب بالا اين بود که صحبت کردن نبايد به گونه اي باشد که باعث ظن و گمان در ديگران شود چون هر کس به گمان خود از آن برداشتي مي کند. وقتي گفتگويي رخ مي دهد شنونده بنابر ظن و گمان خود منظور گوينده را درک مي کند پس تا حد امکان انسان بايد به گونه اي صحبت کند که احتمال برداشتهاي منفي از کلامش نباشد.

مثلاً اگر بخواهيم نظرمان را در مورد (پخت) غذاي خانم خانه بيان کنيم و ايرادهاي او را برطرف کنيم نبايد او را به طور مستقيم متوجه اين مسئله بکنيم که غذاي خوبي نپخته. ابتدا با تعريف و تمجيد و در آخر با گفتن اين جملات که اگر نمکش را بيشتر مي کردي بهتر مي شد يا اگر کمي آبش کمتر مي بود خوشمزه تر مي شد ايرادش را مي گيريم.24

اگر بد صحبت کردن ما اين نتيجه را در برداشت که شنونده ناراحت شود نبايد ايراد را به او گرفت بلکه اين ايراد متوجه گوينده است. وقتي مي خواهيم حرفي بزنيم ابتدا آن را چند بار در دهانمان بچرخانيم و حلاجي کنيم سپس آن را بروز دهيم.

همه آدمها خودشان را محق مي دانند پس اين حق را به خود مي دهند که از حرف ناپسند و نامعقولي که به آنها زده مي شود ناراحت شوند. اينجاست که بايد خوب صحبت کرد، واضح گفت و طوري سخن گفت که چند پهلو نباشد يا کنايه آميز نباشد. اينجاست که بايد هنر گفتگو داشته باشيم وگرنه با مشکلات زيادي روبرو مي شويم.

خداوند در قرآن کريم فرموده است با هم خوب صحبت کنيد. خداوند علت اين مسئله و دستور را نيز بيان داشته است که شيطان از بد صحبت کردن انسانها سوء استفاده هاي زيادي مي کند و با القاء ظن و گمانهاي منفي در بين انسانها آن هم به واسطه همين کلماتي که بين آنها رد و بدل مي شود بين آنها جدايي مي اندازد.

قبلاً بيان شد که ايجاد فضاي صميميت و مهر و محبت يکي از اهداف مهم دين اسلام است. از طرفي ايجاد يک فضاي سرد و بي روح و پر از تنش و کينه ميان انسانها نيز از اهداف مهم شيطان است اما چگونه دين مي تواند به هدف خود برسد و شيطان چگونه مي تواند به هدف خود برسد. هم شيطان و هم دين از حربه سخن استفاده مي کنند، دين دستور به نيک سخن گفتن مي دهد و شيطان هم دستور به بد صحبت کردن مي دهد و اين انسان است که انتخاب مي کند به دستورات کدام يک عمل کند.

بنابراين ما اگر سخني گفتيم که ديگران رنجيده خاطر شدند نبايد آنها را سرزنش کنيم که چرا ما آنقدر خوب و صميمانه سخن نگفتيم که فرد مقابلمان منظور خودمان را متوجه شود و برداشت ديگري نکند. البته اين را بايد در نظر گرفت که هميشه بايد حق را گفت و به واسطه ترس از مردم يا از دست دادن آنها حرفهاي بيهوده و باطل نزد.

حضرت رسول صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

الا هل عسي رجل منک أن يتکلم بلکمه يضحک بها القوم فيسقط بها أبعد من السماء

آگاه باشد چه بسا شخصي از شما سخني مي گويد و به وسيله آن طايفه اي را مي خنداند پس به وسيله آن از مسيري که دورتر از آسمان است سقوط مي کند

نتيجه:

انسان بايد خيلي در صحبت کردن مواظب باشد بايد زبان را به بند کشيد و آن را تحت سلطه خويش قرار دهد. مي توان با صحبت کردن خيلي رابطه ها را بر هم زد و خيلي رابطه ها را ايجاد کرد. درست است که به وسيله زبان خيلي راحت و خيلي زياد مي توان حرف زد ولي اين بدين معنا نيست که هر حرفي به ذهنمان رسيد بر زبان جاري شود. ما در صحبت کردن معمولاً به نتايج گفتارمان توجهي نداريم نه آنقدر متوجه هستيم چه تأثيراتي بر ديگران مي گذارد و نه آنقدر متوجه هستيم که چه تأثيراتي بر خودمان مي گذارد. و نه توجه مي کنيم که اين کلامها در پرونده اعمالمان ثبت مي شود. اگر هر بار که خواستيم حرفي بر زبان جاري کنيم آن را نزد خود بررسي کنيم و فايده و ضرر آن را بسنجيم مطمئناً هيچ گاه دچار بدزباني و آفات زبان نمي شوي 



پنج شنبه 20 فروردين 1394برچسب:, :: 10:59 ::  نويسنده : رضااشرفی آق گنبد
 

در صورت گزش زنبور چه کنیم :
بهتراست محل گزش زنبور را با جوش شیرین وآب آغشته نمائیم سپس یک تکه پیاز روی محل گزش می گذاریم تا زهر را کاملاً جذب کند .

جلوگیری از ورود مگس
برای جلوگیری از ورود مگس ابتدا درهای ورودی را با طوری می پوشانیم و زباله ها حتماً درون کیسه زباله باشد. سطل زباله زود به زود خالی شود. از تجمع ظروف کثیف جلوگیری شود.

مبارزه با بید
از ورقه های آماده ضد بید برای کمد لباس می توان استفاده نمود و یا از مواد ضد بید که به صورت گلوله های کوچک ریز وجود دارد در بین پتوهای پشمی استفاده نموده ویا کمی از نفتالین استفاده می نمائیم .

مبارزه با سوسک  
با توجه به زیانهای بهداشتی و اقتصادی ناشی از وجود سوسکها در اماکن لازم است که محیط زیست انسانی از وجود این حشرات پاک شده و پیشگیریهای لازم جهت جلوگیری از پیدایش و ازدیاد آنها به عمل آید.

بهسازی محیط بهترین روش مبارزه با سوسکها است که طی آن لازم است پناهگاههای سوسکها از بین برده شوند.

برای این منظور باید در چهارچوب درهای فرسوده تعویض شوند و کلیه شکافهای دیوارها، کف، سقف، درزهای بین پله‌ها و …. با سیمان یا مصالح دیگر دقیقاً‌ گرفته شوند. گاهی لازم است بندکشی بین کاشی‌های دیوار و کف و حاشیه و اطراف قرنیزها تشدید گردد.

حفظ بهداشت، نظافت ساختمانها و جمع‌آوری، حمل و دفع بهداشتی زباله‌ در داخل اماکن و معابر تاثیر مستقیم بر کاهش تعداد سوسکها دارد.

از ریخت و پاش مواد غذایی و انبار کردن پس مانده‌های مواد غذایی و نان خشک در ساختمانها باید جلوگیری شود.

پوشاندن آب انبارها و مخازن آب، دفع صحیح فاضلاب، نصب صحیح و تراز نمودن سیفونها، خشکاندن محیط‌های مرطوب، گذاشتن توری در مدخل هواکش فاضلاب‌ها و چاههای فاضلاب و گذاشتن سرپوش کف‌شویه‌ها از ورود و خروج سوسک و لانه گزینی این حشره جلوگیری می‌کند.

علاوه بر به کارگیری موازین بهسازی، با استفاده از سموم حشره‌کش نیز می‌توان به مبارزه با سوسکها پرداخت که این روش با توجه به ایجاد آلودگی محیط زیست به عنوان آخرین روش برای مبارزه با سوسکها تلقی می‌گردد.

اگرچه وجود سوسکها در اماکن موجب بروز مخاطرات بهداشتی فراوان می‌گردد اما خطرات ناشی از استفاده از ترکیبات سمی برای از بین بردن آنها بخصوص در صورتی که با رعایت کامل جوانب احتیاط نباشد به مراتب بیشتر از وجود سوسکهاست.

نوع سم و نحوه سمپاشی باید توسط افراد ورزیده و متخصص این امر انتخاب گردد و سمپاشی باید توسط این افراد انجام شود. هنگام سمپاشی باید کلیه موازین احتیاطی رعایت گردد.

لازم است قبل از سمپاشی محلهای مورد نظر تمیز و در صورت امکان شستشو گردند و مواد غذایی، ظروف غذاخوری، وسایل کودکان و وسایل خواب و پرندگان باید از محل خارج یا روی آنها کاملاً پوشانیده شود.

برای مبارزه با سوسکها، یک بار سمپاشی محلهایی که زود به زود شسته می‌شود و استفاده از سمومی که اثر ابقائی آنها کم است کافی نمی‌باشد و ممکن است کپسولهای تخم موجود در محل که پنهان می‌باشند به تدریج باز شوند، بنابراین لازم است سم بیش از 2-3 ماه روی سطوح باقی بماند و یا در صورت شستشوی محل، سمپاشی باید تکرار گردد.

نحوه برخورد با مورچه های خانگی مزاحم

چگونه با تجمع مورچه ها در خانه مقابله کنیم ؟ 

توصیه می شود که فقط در صورت مزاحمت جدی مورچه ها ، آنها را ازبین ببرید

 مورچه های خانگی اغلب حشرات مفیدی هستند که با شکار کردن حشرات کوچک و تخم ها و نوزادان آنها و جمع آوری ذرات مواد غذایی از نقاط غیر قابل دسترس ، به ما در تمیز کردن خانه کمک می رسانند.

بنابراین بهتر است با این حشرات مهربان تر باشیم وضمن رعایت نکاتی که برای دور نگاه داشتن آنان ارایه می شود، فقط درصورت مزاحمت جدی و بالابودن جمعیت این حشرات درخانه به عنوان آخرین راه حل ، از تله گذاری و یا راه های پیشنهادی برای از بین بردن آنها استفاده کنید.

1- مهم ترین اقدام در دور نگه داشتن مورچه ها ، محروم کردن آنان از دسترسی به مواد غذایی در خانه است .

2- نگهداری مواد غذایی ، به ویژه خوراکی های شیرین مانند قند، شکر ، عسل ، مربا ، شیرینی ، شکلات در ظروف دربسته .

3- جمع آوری بقایای مواد غذایی .

4-  شستشو و جارو کردن روزانه کف و سطوح آشپزخانه و اتاق ها .

5- تمیز کردن مرتبط سطوح مانند کف آشپزخانه ، میز ناهارخوری و داخل کابینت ها بادستمال خیس شده در سرکه ، (مورچه ها را دور نگاه می دارد).

6- شناسایی نقاط ورود مورچه ها به خانه و پاشیدن کمی فلفل تند یا پودر سیر به داخل این سوراخ ها و سپس مسدود کردن آن سوراخها به خوبی با گچ یا سیمان.

7-مورچه ها از تعدادی از گیاهان به دلیل بوی تند آنها دوری می کنند. زردچوبه ، فلفل قرمز ، دارچین ، پوست مرکبات ،برگ بو ، نعنا ، میخک ، رزماری ، اکالیپتوس ، آویشن و سیر از جمله این گیاهان هستند. برای فراری دادن مورچه ها ، مقداری از هر یک یا مخلوطی از این گیاهان را درظروف کم عمق درباز و داخل کابینت های آشپزخانه قرار دهید.

8-تله گذاری نیز از راه هایی است که درکاهش جمعیت مورچه ها درمنزل ، درکنار دیگر اقدامات ، تاثیر به سزایی دارد.

9- یک قاشق غذا خوری عسل را به همراه چند قطره مایع ظرفشویی در یک لیوان آب گرم حل کنید و آنرا در نعلبکی بریزید و در مسیر مورچه ها قرار دهید. مورچه ها برای خوردن این مایع هجوم می آورند و بسیاری از آنان در محلول غرق می شوند.

10-می توانید از محلول یک قاشق غذا خوری شکر یا چند حبه قند در یک لیوان آب گرم هم استفاده کنید.

11- تله دیگر ، شامل یک قاشق غذاخوری عسل یا مربا ، مخلوط شده با یک قاشق چای خوری گلیسیرین یا وازلین است که روی ورقه های کوچک پلاستیکی ، مانند کارت های تلفن بدون مصرف یا تکه های بریده شده از یک کیسه نایلون ضخیم ، مالیده شده و در مسیر مورچه ها قرار داده می شوند. مورچه ها برای خوردن طعمه روی ورقه ها رفته و به آن می چسبند.

12- یک روش برای از بین بردن مورچه ها ، استفاده از پودر یا طعمه ها ی خمیری کشنده است . برچسب اطلاعات مسموم موجود در فروشگاه ها را مطالعه کنید از محصولاتی که محتوی براکــس یا اسید بوریک هستند، استفاده کنید. زیرا این مواد ضمن کنترل مورچه ها و بعضی حشرات خانگی دیگر ، برای انسان نسبت به سایر سموم حشره کش بسیار کم خطر تر هستند.

13- درصورت افزایش جمعیت مورچه ها و مزاحمت جدی آن ها ، لانه یا سوراخ ها ی ورود آنها به خانه را شناسایی کنید و مقداری الکل یا نفت سفید را از طریق یک سرنگ به داخل سوراخ تزریق و آن را با گچ یا سیمان مسدود کنید. درصورت لزوم این کار را تادفع کامل مشکل تکرار نمایید.

14-درخارج از خانه ، مقدار زیادی آب جوش در سوراخ ورودی لانه آنها بریزید وروی آن را با خاک بپوشانید . درصورت نیاز ، این کار را هر چند گاه تا رفع مشکل تکرار کنید.

15- استفاده از معجون های خانگی قاتل مورچه:

معجون 1:
دریک لیوان عرق نعنا ، یک قاشق چایخوری مایع ظرفشویی حل کنید. این محلول را به طور مستقیم به مورچه ها و محل های تردد آنها اسپری کنید.

 معجون 2 :
چند تکه پوست پرتقال یا نارنج را خرد کنید و آنها را داخل حدود یک لیوان آب جوش بریزید. پس از 24 ساعت ، محلول را با عبور دادن از پارچه ، صاف کنید و با افزودن یک قاشق چایخوری مایع ظرفشویی مانند شیوه بالا استفاده کنید.

 معجون 3 :
یک قاشق چایخوری سس فلفل تند را در حدود یک لیتر آب حل کنید. به محلول ، حدود یک لیوان قاشق چای خوری مایع ظرفشویی اضافه کنید و به طور مستقیم به مورچه ها و سوراخ های ورود آنان به خانه اسپری کنید.

 معجون 4 :
مقداری جوش شیرین را به نسبت مساوی با خاک قند کاملا مخلوط کنید ودرمسیر مورچه ها روی زمین بپاشید. خوردن این مخلوط پس از دو تا سه روز موجب مرگ مورچه ها می شود.

 معجون 5:
یک قاشق غذاخوری عسل یا مربا را با یک قاشق چایخوری خمیر ترش به خوبی مخلوط کنید و آن را در قسمت ها ی کوچک روی چند تکه کاغذ یا مقوا بمالید وبر سر راه مورچه ها قرار دهید. خوردن این معجون خانگی پس از مدتی موجب مرگ مورچه ها می شود

بر گرفته از دکتر مهرداد حلوائی متخصص کنترل آفات شهری و صنعتی از دانشگاه تسینگ هوآ



درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید اینجانب رضا اشرفی دانشجوی کارشناسی رشته مهندسی فتاوری اطلاعات، متولد 1362 از روستای آق گنبد و در ارومیه سکونت دارم. این وبلاگ جهت اطلاع رسانی در حوزه های مختلف ایجاد شده است امیدورام با راهنمایی های خود، بنده حقیر را در هرچه بهتر کردن وبلاگ یاری فرمائید.
آخرین مطالب
پيوندها
ساعت کاسیو">ساعت کاسیو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان علمی فرهنگی ورزشی و آدرس ashrafireza.com.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان